دایره المعارف قران
قران برای همه ( از کوچک تا بزرک ، از جوان تا پیر )

قرآنی که در دست ماست، همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده است. در این باره به این نکات توجه کنید:

1 . در آیه 9 سوره ی حجر می خوانیم:« ما قرآن را نازل کردیم و قطعا از آن نگهداری می کنیم.» از این آیه به خوبی می فهمیم که خدای بزرگ و توانا قرآن را از هر گونه تغییر و کم و زیاد شدنی، حفظ می کند و کسی نمی تواند این کتاب آسمانی را تغییر دهد.

2 . حدیث های زیادی از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) وجود داردکه می گوید قرآن هرگز تغییر نیافته است.

3 . وقتی آیه ای نازل می شد، پیامبر (ص) آن را برای مردم می خواند و یارانش نیز زود آن را می نوشتند. آن ها هم که حافظهی خوبی داشتند، آیه های قرآن را به خاطر می سپردند. از این رو کسی نمی توانست آیه های قرآن را عوض کند و جمله های آن را تغییر دهد.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

این اقدام کافران برای آن بود که افراد تازه وارد، آیه های قران را نشنوند و تحت تاثیر سخن خدا قرار نگیرند. با توجه به زیبایی های جملات قرآن و پیام های دل نشین آنف طبیعی بود که کافران نگران تاثیر آیه های قرآن بر مردم باشند. البته بسیاری پنبه را از گوش در می آوردند و به آیه های قرآن گوش می سپردند و با شنیدن سخنان خدا،مسلمان می شدند. حکایت زیرنمونه ای از همان ماجراهاست.

مردی به نام اسعهد به مکه رفت و مهمان دوستش عتبه شد. عتبه از کافران بود. او از اسعد خواست که وقتی کنار خانه ی خدا می رود،به حرف های حضرت محمد گوش نکند و پنبه در گوش خود بگذارد. اسعد وقتی نزدیک خانه ی خدا شد، پنبه در گوشش گذاشت؛ اما کمی بعد پنبه رااز گوش بیرون آورد تا ببیند حضرت محمد(ص) چه می گوید. پیامبر چند آیه از قرآن را برای اسعد خواند. اسعد هم با شنیدن آن آیه های مسلمان شد.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

این طور نبوده که هیچ کس در زمان پیامبر (ص) به قرآن ایمان نیاورد. در بین مردم آن روزگار نیز کسانی بودند که قرآن را به عنوان سخن خدا پذیرفتند و به آن ایمان آوردند؛ اما این که چرا بسیار از کافران مکه سخن پیامبر را قبول نکردند و به قرآن ایمان نیاوردند، دلایل گوناگونی دارد. بعضی از آن ها آدم های لج بازی بودند که دوست می داشتند هم چنان بت پرستان بمانند. گروهی نیز برای پیروی ناآگاهانه از بدرانشان بت پرستی را رها نمب کردند. بعضی هم می ترسیدند که با ایمان به قرآن و حضرت محمد (ص)، از ریاست و بزرگی که داشتند برکنار شوند. گروهی دیگر مانند بعضی روحانیان مسیحی و یهودی نیز به حضرت محمد (ص) از روی حسادت، کتاب آسمانی او را نمی پذیرفتند.

نوشته شده در تاريخ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

دلیل این که پیامبر (ص) به دست خویش چیزی نمی نوشت، این بود که مردم خیال نکنند قرآن نوشته ی آن حضرت است. اگر پیامبر (ص) در مدت عمرش قلم به دست نگرفت و چیزی ننوشت، برای بی توجهی به علم و دانش نبوده است؛ بلکه می خواست به مردم بفهماند که قرآن از طرف خداست؛ نه نوشته ی یک انسان. در آیه ی 48 سوره ی عنکبوت خدا به پیامبر می گوید: تو تا پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی می نوشتی تا مبادا مخالفان قرآن در پیامبری تو شک کنند.

نوشته شده در تاريخ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

شماره ی کاتبان وحی گاه به چهل نفر نیز می رسید که مهم ترین آن ها امیر المومنین علی (ع) بود. آن حضرت اولین کسی بود که به نوشتن آیه های قراآن پرداخت و تا آخرین روز های عمر پیامبر (ص) نیز به این کار ادامه داد. امام علی (ع) فرموده است : به خدا قسم آیه ای نازل نشد مگر آن که پیامبر (ص) آن را بر من می خواند و تفسیر و معنای حقیقی آن را به من می آموخت.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

رسول خدا(ص) در همه ی زندگانی خود هرگز چیزی ننوشت آن حضرت ایه های قران را برای مردم می خواند و گروهی از آنان که سواد داشتند، قران را بروی پوست حیوان ها، استخوان های پهن شتر، چوب درختان یا پارچه های ابریشمی می نوشتند. این گروه در تاریخ به «کاتبان وحی» مشهورند. کلمه ی «کتاب» در زبان عربی به معنای نویسنده است.

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

سوره ی حمد دو بار بر حضرت محمد (ص) نازل شده است؛ یک بار در مکه و یک بار در مدینه. دو بار نازل شدن این سوره، نشانه ی اهمیت زیاد آن است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

بسیاری از اوقات جبرئیل خدمت پیامبر (ص) می رسید، به شکل مردی به نام دِحیِه دیده می شد. دحیه مردی خوش سیما و زیبارو بود که زیباتر از او در مدینه نبود. وقتی جبرئیل می خواست نزد پیامبر (ص) بیاید، از حضرت اجازه می گرفت. او در حضور حضرت محمد (ص) مودبانه می نشست. از آن جا که جبرئیل به شکل « دحیه» خدمت رسول خدا (ص) می رسید، پیامبر (ص) به یارانش گفته بود هرگاه دیدید دحیه پیش من است، کسی نزد من نیاید.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

فرشته ای که آیه های قرآن را برای پیامبر (ص) می آورد، جبرئیل نام داشت. در آیه ی 97 سوره ی بقره می خوانیم : جبرئیل به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است.

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

مردم در روزگار پبامبر (ص) بت پرست و گمراه بودند. آنان دخترانشان را زنده به گور می کردند، به بهداشت و نظافت اهمیت نمی دادند، به شکل بی رحمانه ای با یک دیگر می جنگیدند، از علم و دانش بی بهره بودن، به زنان خیلی ستم می کردند و خلاصه آن که در وضعیت بسیار بدی به سر می بردند. اگر قرآن و دستورهای خدا یک باره نازل می شد، مردم آن روزگار آن را قبول نمی کردند. خدا آیه های قرآن را به تدریج نازل کرد تا مردم را آهسته آهسته از بدی ها و زشتی ها جدا کند.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

در زبان عربی، کلمه ی آیه به معنای علامت و نشانه است. آیه های قرآن را نیز برای این به این نان نی خوانند که هر یک نشانه ای از هدایت خداوند و درستی سخن حضرت محمد (ص) است. جمع کلمه ی آیه، آیات است. اندازه ی هر آیه را پیامبر (ص) تعیین کرده است.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

رسول خدا (ص) به حفظ و نگهداری آیه های قرآن اهمیت بسیاری می داد. او آیه های نازل شده را به سرعت تکرار می کرد تا یارانش بی کم و کاست آن ها را بنویسند. خدای بزرگ در آیه هایی از سوره ی قیامت، سوره ی طه و سوره ی اعلی، به پیامبر (ص) اطمینان داد که خدا خودش نگه دار آیه های قرآن خواهد بود و قرآن به طور کامل حفظ خواهد شد و دیگر نیازی نیست که پیامبر در تکرارآیه ها شتاب کند.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

در نزدیکی شهر مکه، کوهی به نام «حرا» وجود دارد که به آن «کوه نور» هم می گویند. در قسمت بالای کوه، غار کوچکی است که به غار «حرا» مشهور است. اولین آیات قرآن کریم، یعنی 5 ایه اول سوره ی علق، در همان جا بر پیامبر (ص) نازل شده است. غار «حرا» محل عبادت پیامبر (ص) بوده است.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

«نازل شدن» یعنی از بالا به پایین امدن. نازل شدن قران هم یعنی قران از طرف خدای بزرگ و بلند مرتبه برای راهنمایی انسان ها فرستاده شدهاست؛ برای همین هم یکی از نام های قران تنزیل (نازل شده) است.

نوشته شده در تاريخ شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, توسط امینی |

کار نور روشن کردن و نشلن دادن راه در تاریکی است. اگر ما شب به مسافرت برویم، با نور است که راه ها را می شناسیم و با نور از دشواری ها و سختی ها نجات میابیم. اگر به قرآن نیز نور گفته می شود، برای این است که راه درست زندگی را نشان می دهدو ما را از خطر گمراهی و گرفتار شدن در دام های شیطاننجات می دهد.

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.